یک پلاستیک گوشت سوخته !
یک پلاستیک گوشت سوخته !
سخت بود. از آن پیکر تنومند یک پلاستیک گوشت باقی مانده باشد! تنها پسر خانواده بودن جای خود؛ اینکه او اولین شهید آباده هم بود، کار را خیلی سخت تر می کرد. بچه ها را جمع کردم و به آن ها گفتم که نباید هیچ کس از قضیه بویی ببرد. حتی خانواده "علی" نباید خبردار شوند.
مجبور بودیم. چون از لحاظ اجتماعی هم، شهر دچار شوک می شد. از اولین گروهی که از آباده به جبهه ها اعزام شده اند، یک نفر شهید شده و به جای جنازه اش، یک پلاستیک فریزر گوشت سوخته برگشته!!!
جنگیدن در جبهه یک طرف؛ حفظ روحیه پشت جبهه از طرف دیگر باعث می شود که انسان که گاه احساسات خودش را هم ندیده بگیرد!
"علی" هم از لحاظ جسمانی قوی هیکل بود و هم از بعد فکری و روحی در درجات بالا.
یک اُعجوبه در بین خانواده اش بود! این که می گویند خدا گلچین می کند؛ واقعا همین طور بود!
در یک کلام گل سرسبد "امامی" بود!
"علی امامی" اولین شهید شهر آباده در دوران دفاع مقدس بود که می خواست بروی دست مردم تشییع شود. اما هیچ کس خبر نداشت در میان تابوت به آن بزرگی فقط یک ماکت ساخته شده از پنبه و پارچه بیشتر نیست! کفن را که بیرون آوردیم بدون این که به کسی اجازه بدهیم آن را به نیت دیدار آخر باز کنند، دفن کردیم. عصر که شد؛ به اتفاق تعدادی از رفقای بنیاد به سر مزارش رفتیم و پلاستیک گوشت های سوخته باقی مانده از تن"علی" را در قبر گذاشتیم!
یک گروه چریک پنج شش نفره؛ سوار بر قایقی که برای انجام یک عملیات سری و با هدف منفجر کردن یک پل استراتژیک در عراق اعزام بودند؛ ناگهان با صد کیلو T.N.T منفجر شد و ازسرنشینان آن، فقط چند کیلو گرم گوشت مانده؛ که آنها را تقسیم کردند و یکی هم سهم "علی امامی" و شهر آباده و خانواده اش شد!
هدیه به اولین شهید بسیجی آباده ، شهید علیرضا امامی صلوات .
:. شهدای آباده .:
شهید علیرضا امامی
تولد : 1340/1/12 شهرستان آباده
دانشجوی رشته کشاورزی دانشگاه تهران
شهادت : 1359/10/13 سلیمانیه عراق