خاطرات شهدای آباده

(( جبهه فرهنگی صدیقین آباده ))

خاطرات شهدای آباده

(( جبهه فرهنگی صدیقین آباده ))

سلام
به نام خدایی که شهدا در قهقه ی مستانه شان نزد او روزی میخورند ...
به یاد خاطرات و عکس ها و دلنوشته هایی که یادآور دوران پر تلاطم دفاع مقدس است
به یاد خاک ها رملی و داغ فکه
به یاد اروند و دجله و کارون
به یاد شلمچه و دوکوهه و طلائیه
یاد شهدایی که به ارباب بی کفن اقتدا کردند
یاد علی اکبر ها و عباس های خمینی
به یاد مسلم و حبیب
به یاد حر و زهیر
به یاد منتظرانی که هر روز سر بریده می شوند ...
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند...

این وبلاگ جهت انتشار خاطرات زیبای رزمندگان شهرستان آباده و استان فارس در دوران دفاع مقدس می باشد.
استفاده از این خاطرات و بازنشر آنها با ذکر منبع و آدرس وبلاگ بلا مانع است .
شادی روح شهیدان صلوات

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

شرح نحوه گردان قمر بنی هاشم، در عملیات کربلای 10

 

 

راوی:رزمنده گردان قمربنی هاشم (ع) برادر اکبر جنتی

 

یاد وخاطره شهدای تیپ 35 امام حسن مجتبی علیه السلام و شهدای گردان قمر بنی هاشم علیه السلام در عملیات کربلای 10 گرامی باد.


بعد از عملیات های کربلای 4 و کربلای5، در روزهای پایانی اسفند 1365 تیپ 35 امام حسن علیه السلام، عازم کرمانشاه گردید و گردان قمر بنی هاشم علیه السلام در پادگانی در روانسر مستقر گردید.  به دلیل کوهستانی بودن منطقه، پیاده روی و آماده سازی گردان در کوهها و تپه های اطراف پادگان کار هر روز صبح های بچه‌ها ی گردان بود. و نزدیک یک ماه این کار ادامه داشت و حسابی رزمندگان آماده انجام عملیات در کوهستان شده بودند.

با نزدیک شدن به اواخر فروردین 1366 گردان به بانه اعزام وبعداز یکی دوروز توجیه به طرف مناطق عملیاتی حرکت کردند. منطقه مورد نظر برای عملیات کربلای 10 گردان قمر، ارتفاعات گردرش و ژاژیله بود، شور حال عجیبی بین بچه ها بود. و به دلیل مجروح شدن علی اکبر پاسیار فرمانده گردان که بر اثر انفجار مین منجر به قطع پای ایشان گردید فرماندهی گردان به محمد علی اسکندری سپرده شد و با یک جابجایی فرمانده گروهان ها هم به شهید علی میرزا محسنی و شهید حسن جعفری و... سپرده شد.

در حین رفتن به پای ارتفاع برای حمله وفتح قله خبر رسید محمد علی اسکندری فرمانده گردان مجروح شدند و شهید نوذر ایزدی فرماندهی گردان را به عهده گرفته اند. هیچ کدام از این خبرها و خبرهای دیگر تأثیری در اراده رزمندگان نداشت و مصمم‌تراز قبل برای رسیدن به وقت حمله لحظه شماری می کردند والبته در چهره بعضی از رزمندگان کم سن و سال که برای اولین بار در عملیات شرکت می کردند نیز مقداری استرس و نگرانی قابل ملاحظه بود، حدود ساعت 5،5 تا6صبح 26 فروردین 1366 بود که تقریبا کل گردان وارد عمل شده بود و ازسمت چپ ارتفاع وارد سنگر های دشمن شده بودند و تا ساعت 7،5 صبح تمام ارتفاع فتح تقریباً مواضع تثبیت شده بود و خبر هایی از شهدا و مجروحین می رسید و تا ساعت 10،30 تقریباً 80 درصد شهدا و مجروحین مشخص بود. ودر لیست همه نام این عزیزان وجود داشت.

واما نحوه زمان شهادت عزیزان تاجایی که ذهن همراهی می کند عبارت بودند از
 

۱.شهید نوذر ایزدی فرمانده گردان در سنگر فرماندهی با اصابت موشک هلی کوپتر عراقی.


۲.شهید علی میرزا محسنی به همراه شهید ایزدی در سنگر فرماندهی وکنار هم، خبر شهادت این دو عزیز تقریبا حوالی ظهر به ما رسید.


۳.شهید فرامرز رجائی و شهید سعید شعبانی تقریباً کنار هم و همان لحظات ابتدایی عملیات اتفاق افتاد با اصابت چندین گلوله تیر بار دوشکایی که در بالا ترین نقطه مستقر بود. البتّه این تیر بارچی به همراه چهار پنج نفر دیگر بعد ازگذشتن چند لحظه از شهادت شهیدان رجایی و شعبانی به اسارت درآمدند،


۴.شهید صفر کیومرثی هم برابر اعلام شاهدین بر اثر اصابت موشک آرپی جی یا موشک همان هلی کوپتر به شهادت رسیدند.
 

۵.در پرس و جو از بقیه شهدا در شب هنگام زمانی که تعداد زیادی از مجروحین در حال برگشتن به سمت نیروهای پشت جبهه متوجه شدیم عزیران دیگری هم به جمع شهدا پیوستن (شهید حسن جعفری، شهید علی اکبر فتاحی، شهید محمد هادی کریمی و.......) ناگفته نماند که تعدادی از مجروحین به دلیل نوع مجروحیت مثل شکستگی پا در اثر اصابت تیر مستقیم قادر به برگشت نبودند(برادرصالحی از شهر صغاد یکی دو روز بعد از عملیات توسط بچه‌ها ی شناسایی به عقب منتقل شدند) و دونفر هم به اسارت درآمدند (برادر میرزایی و عباسی). والبته بقیه مجروحین حدود 24 بعد از عملیات توانستند با مشقت و رنج زیاد خود رابه چادرهای بهداری برسانند.(گروهی که ما باهم بودیم حدود 10تا 12نفر مجروح به اتفاق هم با فاصله کمی از هم خود را به چادر های بهداری رساندیم).
خدا رحمت کنه همه شهدا را وحق شهدا وخانواده شهدا را برما حلال کند.


راوی و شاهد، اکبر جنتی رزمنده گردان وآرپی جی زن دسته 3 گروهان 3، در عملیات کربلای 10. که برای شکار تیر بارچی که برادران شهید رجایی و شعبانی را به شهادت رسانده بود تا 50 متری تیربار رفته و با تیر مستقیم قناسه از ناحیه سینه راست مجروح گردید.وساعت ها نظاره گر رشادت و جانفشانی عزیزان رزمنده گردان بود.
رزمندگان همسنگر که در کنار هم بودیم (برادران عزیز و گرامی ورزمنده و دلاور گردان. رضا اسدی، هاشم رضانیا، حسن فرخی، ساسان جنتی، محمد تقی پاسیار، کامبیز دهقان، محمد تقی ندافیان، علی فرخی، کاکاخان جنتی، محمد علی مقامی، ومرحوم محمد صادق جنتی وسایر عزیزانی که در خاطرم نیست.....) 


التماس دعا خدا نگهدار

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی