خاطرات شهدای آباده

(( جبهه فرهنگی صدیقین آباده ))

خاطرات شهدای آباده

(( جبهه فرهنگی صدیقین آباده ))

سلام
به نام خدایی که شهدا در قهقه ی مستانه شان نزد او روزی میخورند ...
به یاد خاطرات و عکس ها و دلنوشته هایی که یادآور دوران پر تلاطم دفاع مقدس است
به یاد خاک ها رملی و داغ فکه
به یاد اروند و دجله و کارون
به یاد شلمچه و دوکوهه و طلائیه
یاد شهدایی که به ارباب بی کفن اقتدا کردند
یاد علی اکبر ها و عباس های خمینی
به یاد مسلم و حبیب
به یاد حر و زهیر
به یاد منتظرانی که هر روز سر بریده می شوند ...
در مسلخ عشق جز نکو را نکشند...

این وبلاگ جهت انتشار خاطرات زیبای رزمندگان شهرستان آباده و استان فارس در دوران دفاع مقدس می باشد.
استفاده از این خاطرات و بازنشر آنها با ذکر منبع و آدرس وبلاگ بلا مانع است .
شادی روح شهیدان صلوات

آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

۱ مطلب با موضوع «یادداشت» ثبت شده است


در شهر شور و غوغایی عجیب به پا شده است . همه مات و مبهوت مانده اند . همه از اتفاقی بزرگ سخن می گویند . اتفاقی بی سابقه . اصلا فکرش را هم نمی کردم شهر و استان ما روزی میزبان صد شهید گمنام دفاع مقدس باشد .
صد شهید . . . شاید اولین بار و آخرین بار باشد . وسعت این اتفاق به قدری بالاست که شنیدنش هرکس را چند دقیقه به فکر فرو می برد .

من هم وقتی خبر تشییع این شهدای عزیز را شنیدم چند دقیقه ای به فکر فرو رفتم . دنبال چیزی می گردم ، انگار گمشده ای دارم ، نمیدانم به چه چیز فکر کنم ، به گمنامی شان و اینکه نزد آسمانیان پرآوازه تر از زمینیان اند فکر کنم یا به تنهایی و غربتشان که سال های سال در اوج تنهایی و غربت زائری غیر از نسیم صحرا و مادرشان حضرت زهرا(س) نداشتند . . .

به این فکر کنم یا به چشم انتظاری مادر هایشان، یا به فرزندانی که هیچگاه آغوش پدر را حس نکردند یا به وسعت دیدشان و عظمت کارشان و من گمشده ی خویش را سه دهه قبل، در همین کوچه خیابان ها یافتم ، با لباس هایی ساده و قلب هایی پر از یکرنگی و مملو از نور خدا .

شاید هنوز خیلی هایمان نبودیم، نبودیم تا تا رشادت و مردانگی و ایستادگی هایشان را ببینیم، نبودیم تا عشق و دلدادگی شان را بچشیم، نبودیم تا به عمق ایمان و معرفت و یقینشان پی ببریم ، فقط برایمان گفته اند و شنیدن کی بود مانند دیدن . . .

نبودیم و ببینیم که سال ها پیش از به دنیا آمدنمان ، آن ها فدای من و تو شدند ، رفتند تا راهی بزرگ را باز کنند ، راه کربلا و راه کربلایی شدن را، هنوز مانده است تا تاریخ عظمت شهدای دفاع مقدس ما را کشف کند ، هنوز مانده تا تاریخ عظمت شهدای دفاع مقدس ما را کشف کند ، هنوز مانده تا وسعت و لطافت روح آن ها پی ببرد. امروز مدافعان حرم و فدائیان حضرت زینب کبری سلام الله علیها که خود فاتحان جاده ی ظهور و فدای مهدی زهرا(س)شده اند خود را شاگرد و مدیون شهدای دفاع مقدس ما می دانند و از آن ها الگو گرفته اند و راهشان را امتداد راه آن ها می دانند، و در این امتداد، رازی نهفته است .

همین روز ها قرار است به استقبالشان برویم، رفتنشان را نبودیم ، اما می خواهیم عود و اسفند را برای آمدنشان در شهر برپا کنیم . حالا آمدیه ایم تا به استقبالشان بیاییم و در این فضای معطر و ملکوتی تنفس کنیم و عطر ناب حضورشان را استشمام کنیم .

راستی ما به استقبال آن ها می رویم یا آن ها به استقبال ما می آیند . آنهایند که در ابتدای راه به استقبال ما آمده اند ، و منتظر اند تا راه را پیش برویم ، راهی که آنان رفتند و باز کردند و ادامه اش را به ما واگذار کردند تا مرد راه پیدا شود و آن را بپیماید .

آنان فدای ولیشان شدند و رفتند تا حرف رهبرشان زمین نماند ، این را می توان از وصیت و جملات تک تکشان فهمید . تنها حرفشان به ما این است که مبادا رهبرتان را تنها بگذارید ، تحقق پیروی از امام زمان در گرو پیروی از رهبرتان است . این بار که بیایی با تو حرف ها دارم ، منتظرم تا بیایی و زیر تابوتت را بگیرم و معطر شوم . میخواهم با تو عهدی ببندم و تا پای جان پای آن بایستم .

تا پای جان دلداده ی فرمان مولاییم
طوفان اگر آید چه باک ، ما مرد میدانیم

سجاد حکیمی

1394/10/22

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۹۴ ، ۰۸:۰۱
سـجــا د حکیمی